چند روز پیش فرصتی دست داد تا در جلسهای با حضور آقایان پدرام کشاورزی، علی سخایی، پیمان علیپور، امید حاجیشکری، محمدجواد بطحایی و جواد سراجی شرکت کنم. هدف این جلسه، اشتراک دانش، تبادل تجربیات و بررسی چالشهای موجود در مسیر چابکی بود. در این نوشته، خلاصهای از مباحث مطرح شده، نکات کلیدی و برداشتهایم را با شما به اشتراک میگذارم.
جلسه با معرفی افراد آغاز شد. نکته قابل توجه، تنوع مهارتهایی بود که هر یک از افراد در آن تجربه داشتند؛ و در جلسه به عنوان توسعهدهنده، اسکرام مستر یا ادمین جیرا حاضر بودند. این تنوع باعث شد تا موضوعات از زوایای مختلف بررسی شوند و دیدگاههای گستردهتری مطرح شود.
چالشهای مطرح شده در دومین رویداد اجایلکافهگپ
تبدیل نیاز تیم به تسک و فرآیند در ابزارهایی مانند جیرا
یکی از موضوعات مهم، چگونگی مدیریت نیازمندیها و پیادهسازی آنها به عنوان فرآیندهایی در ابزارهایی مثل جیرا بود. نکتهای که مورد تاکید قرار گرفت این بود که جیرا صرفاً یک نرمافزار نیست بلکه یک سبک کاری است. همچنین اشاره شد که تغییر ساختار فیزیکی تیم میتواند به شکل قابل توجهی فرهنگ سازمانی را تغییر دهد، چرا که تعاملات افراد به گونهای شکل میگیرد که خود به خود رفتارها و ارتباطات را دگرگون میکند.
چرا اسکرام در برخی سازمانها کار نمیکند؟
ضمن اشاره به اپیزود پادکست اجایل گپ، موضوع شکست یا ناکارآمدی چارچوب اسکرام در برخی سازمانها مطرح شد. سوال اصلی این بود که چرا سازمانهایی که به وضوح دلایل عدم موفقیت اسکرام را دارند، همچنان این چارچوب را به عنوان روش اصلی کار خود انتخاب میکنند. دلایل از قبیل تیمهایی که چندمهارتی نیستند و با مانع وابستگی مواجه میشوند که به خاطر عدم حضور مالک محصول خودمختار یا عدم ارتباطات شفاف با ذینفعان یا عدم وجود اعتماد در سازمان میباشد. این موضوع نشاندهنده پیچیدگیهای فرهنگی و ساختاری است که فقط به چارچوبها خلاصه نمیشود.
تعارض ارزش واقعی محصول و معیارهای تعریف شده در تیمهای داده و هوش مصنوعی
چالشی مطرح شد که گاهی تسکها با معیارهای پذیرش کامل انجام و Done اعلام میشوند، اما محصول نهایی فاقد ارزش و قابلیت استفاده است. این موضوع تعارضی بین تیم توسعه و مالک محصول ایجاد میکند؛ چرا که توسعهدهندگان تلاش خود را انجام دادهاند اما خروجی مورد انتظار به دست نیامده است.
راهکارهای پیشنهادی
ایجاد فضایی برای قضاوت بر اساس تعریف خروجی مطلوب (Definition of Output Done)
فضاسازی برای آزمون و خطا: تیمها باید بتوانند فضای کافی برای تست فرضیات و یادگیری از شکستها داشته باشند. اسکرام مسترها نقش کلیدی در ایجاد این فرهنگ دارند و باید خلاقیت و رشد تیم را ترویج کنند.
استفاده از تسکهایی از جنس اسپایک (Spike) برای کاهش عدم قطعیت فنی و اختصاص زمان برای تولید محصولی با قابلیت انتشار: اسپایک به عنوان یک تسک تحقیقاتی برای کشف راهحلهای فنی یا روشنکردن ابهامات توصیه شد. حتی اگر تسک فنی Done اعلام شود، باید فرصتی برای اطمینان از آماده بودن برای استفاده واقعی وجود داشته باشد.
اقناع ذینفعان همراه با دیپلماسی: تعامل و تفاهم میان تیم توسعه و مالک محصول و سایر ذینفعان برای درک شرایط موجود و نگاه از زاویه دید دیگران ضروری است.
نگاه به آینده و نتیجهگیری
قرار شد در جلسات آینده به موضوعاتی همچون آیندهی حوزه اجایل بپردازیم.
همچنین، آقای سخایی پیشنهاد مشاهده مستند Limitless with Chris Hemsworth را مطرح کردند و برداشت شخصی ایشان این بود که مستند مذکور بینشی جهت پذیرش شرایط زندگی میدهد. برای مثال انسان برای رشد و بهبود، نیاز دارد تا به جای دمای متعادل همیشگی تجربه گرما، سرما و به طور کلی سختیها و چالشها را داشته باشد و زندگی همیشه قرار نیست راحت و بدون دردسر باشد.
اجرای موفق اجایل تنها پیروی از چارچوبها نیست بلکه مستلزم درک عمیقتر از فرهنگ، تعاملات انسانی و خلق ارزش واقعی است. نکته جالبی که در جلسه مطرح شد این بود که اگر قدمی بیچشمداشت برای کسی برداری، این خوبی به تو بازخواهد گشت.