چه چیزی ممکن میشود؟
میتوانید به گروه کمک کنید دربارهی یک تجربهی مشترک فکر کنند؛ طوری که هم فهم مشترک بسازند و هم به اقدام هماهنگ برسند، بدون اینکه وارد تعارضهای بیثمر شوند. در این روش همهی صداها شنیده میشود، در عین حال از میان آنها بینشهای تازه استخراج میشود و مسیر جدید شکل میگیرد. حرکت مرحلهای این کار را عملی میکند:
اول چی شد؟ (جمعکردن واقعیتها)
بعد خب که چی؟ (معنا دادن به واقعیتها)
در آخر حالا چی؟ (اقدامهایی که منطقی است).
این پیشرفت مرحلهبهمرحله، بیشتر سوءتفاهمهایی را که معمولاً باعث اختلاف بر سر اقدام میشوند، از بین میبرد.
پنج عنصر ساختاری – حداقل نیازمندیها
دعوت به مشارکت
بعد از یک تجربه مشترک بپرسید:«چی شد؟ چه چیزی دیدید؟ چه واقعیت یا مشاهدهای برایتان برجسته بود؟»
بعد که همهی مشاهدات جمع شد، بپرسید: «خب که چی؟ چرا این مهم است؟ چه الگو یا نتیجهای در حال شکلگیری است؟ چه فرضیهای میتوان ساخت؟»
بعد از اینکه معنا روشن شد، بپرسید: «حالا چی؟ چه اقدامهایی منطقی به نظر میرسد؟»
چیدمان فضا و ابزار مورد نیاز
تعداد گروه نامحدود
صندلی برای گروههای کوچک ۵ تا ۷ نفره (میز اختیاری)
کاغذ برای نوشتن لیستها
فلیپچارت برای گروههای بزرگ
وسیلهی صحبت (اختیاری)
توزیع مشارکت
همه مشارکت میکنند
همه فرصت برابر برای بیان نظر دارند
در گروههای کوچک بهتر است یک نفر تسهیلگر باشد و همه را روی یک پرسش نگه دارد
پیکربندی گروهها
افراد تنها
گروههای ۵–۷ نفره
کل گروه
میتواند تیمهای ثابت یا گروههای ترکیبی باشد
گامها و زمانبندی
اگر لازم بود، مراحل و نردبان استدلال را توضیح دهید
گروههای کوچکتر از ۱۰–۱۲ نفر میتوانند با کل گروه انجام دهند، بزرگتر باید به گروههای کوچک تقسیم شوند
مرحله اول: چی شد؟ ۱ دقیقه فردی، ۲–۷ دقیقه گروهی (۳–۸ دقیقه). سپس جمعبندی در کل گروه (۲–۳ دقیقه)
مرحله دوم: خب که چی؟ ۱ دقیقه فردی، ۲–۷ دقیقه گروهی (۳–۸ دقیقه). سپس جمعبندی در کل گروه (۲–۵ دقیقه)
مرحله سوم: حالا چی؟ ۱ دقیقه فردی، ۲–۷ دقیقه گروهی (۳–۸ دقیقه). سپس جمعبندی و دعوت به بینشهای اضافه (۲–۱۰ دقیقه)
چرا؟ (اهداف)
ساخت فهم مشترک از دیدگاهها و دلیل تصمیمها
یادگیری از تجربههای مشترک (بیفیدبک = بییادگیری)
جلوگیری از تکرار اشتباهها
جلوگیری از بحثهای بیفایده بر پایه ابهام در واقعیتها
جلوگیری از عجله برای اقدام بدون همراهی بقیه
گذاشتن همهی دادهها و مشاهدهها روی میز
احترام به گذشته و نوآوری در حال شکلگیری
ساختن اعتماد و کاهش ترس با یادگیری جمعی
فهم چالشهای پیچیده به روشی که اقدام را آزاد کند
تجربه اینکه پرسشها از پاسخها قویترند چون کاوش فعال ایجاد میکنند
نکات و دامها
زیاد تمرین کنید؛ بعد W³ برایتان طبیعی میشود
اگر گروهها گیج شدند، پاسخهای درست برای هر مرحله را شفاف کنید
احساسات را هم بهعنوان «چی شد» ثبت کنید (مثلاً «خیلیها لبخند میزدند» بهجای «خوشحال بودند»)
در جمع کل، یک پاسخ مهم در هر بار جمع کنید؛ از فهرستهای تکراری پرهیز کنید
سریع مداخله کنید اگر کسی زود از نردبان استدلال بالا رفت
مرحله «خب که چی؟» را سریع رد نکنید؛ سختترین مرحله است
بازخورد صادقانه را ارزشمند بدانید
برای مرور زمان کافی بگذارید؛ آن را بیاهمیت یا سریع انجام ندهید
مرور با W³ را عادت کنید، حتی خیلی کوتاه
تغییرات و ترکیبها
استفاده از وسیله صحبت در هر دور (باعث کندی و عمق بیشتر میشود)
دستهبندی پاسخهای «چی شد» به واقعیتها و احساسات
اضافهکردن پرسش «چی میشد اگر؟» بین «خب که چی؟» و «حالا چی؟»
دستهبندی پاسخهای «خب که چی؟» به الگو، نتیجه، فرضیه، باور
مرور توسط گروه کوچک داوطلب جلوی کل جمع
نمونهها
شروع جلسه با مرور رویدادهای قبل
جمعبندی موضوعات پیچیده یا بحثبرانگیز
گروههایی با افراد پرنظر یا کسانی که گفتوگو را در دست میگیرند
گروههایی که سخت به دیگران با پیشینه متفاوت گوش میدهند
جایگزین اینکه رهبر به افراد بگوید چه فکر کنند یا چه کنند
بهعنوان روال ثابت در پایان همه جلسات
بلافاصله بعد از یک رویداد شوکآور
برای بازخورد در محیط آموزشی (مثلاً دانشجوها به استاد)
بیشتر دربارهی وسیله صحبت
وسیله صحبت میتواند هر چیزی باشد که بین افراد دستبهدست شود. کسی که آن را دارد صحبت میکند و دیگران گوش میدهند. میتواند یک شیء طبیعی یا هنری باشد تا فضا را سبکتر کند. در نبود آن حتی یک کتاب یا خودکار هم کافی است.