تو اپیزود قبل مهدی خیلی ساده گفت که اجایل چیه، اما انگار انجامش اونقدرا ساده نبود. سوالی که تو اپیزود قبلی مطرح شد این بود که اگه اجایل ساده است پس چرا اتفاق نمیفته؟ بابش تو این اپیزود باز شد و با مریم طی گپ و گفتی بررسیش کردیم. به ناچار راهیِ ارزشهای چهارگانهی اجایل شدیم و نگاهی عمیق و تجربی بهش انداختم. در این بین، ارزشهای اسکرام هم یه تاچی شد و ارتباطاتشون به هم، یهویی پدیدار شد!
اجایل گپ را میتوانید از طریق شبکههای اجتماعی لینکدین، اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید
خلاصهای از متن اپیزود دوم اجایل گپ
سلام به همگی! من پدرام کشاورزیام و اینجا دومین قسمت از پادکست «اجایل گپ»ه.
توی این پادکست هدفمون اینه که تفکر اجایل رو ترویج بدیم و در مورد گپها، چالشها و خلأهایی که توی پیادهسازی اجایل وجود داره صحبت کنیم. امیدوارم هر اپیزود بتونه ذهنتون رو کمی قلقلک بده، باعث شه در موردش فکر کنید یا حتی با دوستاتون یه گپی بزنید.
اپیزود دوممون درباره یه موضوع خیلی اساسی و مهمه: ارزشهای اجایل.
تو اپیزود قبلی، مهدی مهمونمون بود و اومد اجایل رو خیلی ساده توضیح داد. گفت که اجایل یعنی یه ستاره قطبی برای خودمون تعریف کنیم و با قدمهای کوچیک به سمتش حرکت کنیم، در کنار اینکه مدام از بازار فیدبک بگیریم و مسیرمون رو با توجه به اون اصلاح کنیم.
حالا این اپیزود قراره یه قدم جلوتر بریم. مهمون این قسمت ما مریم غفوریه، یکی از کوچهای پرانرژی و دوستداشتنی اجایل.
پدرام: خوش اومدی مریم جان!
مریم: مرسی پدرام، ممنون از دعوتت. خیلی خوشحالم که اینجام و قراره در مورد یه موضوع مهم با هم گپ بزنیم.
پدرام: من یه نکته هم بگم، ممکنه وسط صحبتهام به اشتباه مریم رو شبنم صدا کنم! بدونید که شبنم اسم مستعارشه، پس اگه سوتی دادم، نگید نگفتی 😅
بریم سر اصل ماجرا...
تفاوت اجایل بودن (Being Agile) با (Doing Agile) در چیست؟
پدرام: ما توی اپیزود قبلی دربارهی چیستی اجایل صحبت کردیم. حالا یه سوال اساسی پیش اومد: اگه اجایل اینقدر سادهست، چرا انقدر سخت پیاده میشه؟ چرا با اینکه کلی ابزار و فریمورک داریم، باز هم نمیتونیم بگیم «ما اجایلیم»؟
مریم: سوال خیلی خوبیه. چون واقعیت اینه که اجایل بودن فراتر از اجرای یه سری ابزار و پرکتیسه. چیزی که این روزها بهش میگن "Doing Agile". ولی در اصل ما باید به سمت "Being Agile" حرکت کنیم.
ببین، وقتی یه تیم شروع میکنه به استفاده از اسکرام، جلسات رو برگزار میکنه، نقشها رو مشخص میکنه، و کلی تمرینهای درست انجام میده، فقط داره اجایل رو انجام میده. اما اگه ارزشهای اجایل رو درک نکرده باشه و با اونها زندگی نکنه، هنوز اجایل نیست.
پدرام: یعنی ما وقتی واقعا میخوایم اجایل باشیم، باید با ارزشهاش شروع کنیم؟
مریم: دقیقاً. چون این ارزشها هستن که جهت میدن به رفتارها، تصمیمگیریها، و فرهنگ تیم. اگه اونها رو نفهمیم یا جدی نگیریم، عملاً از مسیر اصلی اجایل دور میافتیم.
چرا افراد کمتر به دنبال ارزشهای اجایل میروند و تمرکزشان بیشتر روی ابزارهاست؟
پدرام: حالا سوال بعدی: چرا کمتر کسی سراغ ارزشها میره؟ چرا سازمانها معمولاً تمرکزشون روی ابزار و ورکشاپهاست؟
مریم: چون اکثراً دنبال نتیجههای سریعن. مثلا یه سازمان ترجیح میده شما براش یه ورکشاپ DevOps برگزار کنی تا اینکه وقت بذاری روی یه کارگاه حل تعارض یا ارتباط موثر بین اعضای تیم.
تمرکز روی ابزار خیلی قابل دیدنه، ولی کار کردن روی ارزشها صبوری و تعهد میخواد. اینم هست که خیلی جاها از کوچها یا اسکراممسترها فقط انتظار دارن پرکتیسها رو پیاده کنن. در نتیجه، جای ارزشها خالی میمونه.
چطور ارزشهای اجایل انتخابهای ما را شکل میدهد؟
پدرام: این حرفت منو یاد تجربهی خودم انداخت. اوایل که با اجایل آشنا شدم، رفتم ارزشهاش رو خوندم، دیدم بهبه، چه قشنگ! ولی اصلاً نمیفهمیدم باید باهاش چی کار کنم. انگار فقط یه جمله خوشگل بودن.
مریم: آره، خیلیا همینو تجربه کردن. تا وقتی با تیم کار نکنی، تا وقتی یه تضاد، یه چالش، یا حتی یه موفقیت رو از نزدیک نبینی، درک نمیکنی این ارزشها چقدر زندهان. کمکم میفهمی که اینا شعار نیستن، بلکه راهنمای انتخابهات هستن.
پدرام: خیلی قشنگ گفتی. یعنی ارزشها انتخابهای ما رو شکل میدن، و وقتی انتخابهامون عوض بشه، رفتارمون تغییر میکنه، و اون رفتارها میشن فرهنگ تیم.
مریم: دقیقاً! فرهنگ یه تیم یا سازمان از همین ارزشها میاد. و فرهنگیه که زمینهی واقعی «Being Agile» رو میسازه. وقتی یه نفر وارد یه تیم با فرهنگ اجایل میشه، ناخودآگاه تحت تأثیر قرار میگیره. اون فضا بهش شکل میده.
یک مثال از تیمی که اجایل بودن و ارزشهای آن را تجربه میکنند
پدرام: حالا اگه بخوایم یه مثال بزنیم...
مریم: فرض کن تیمی داریم که کیفیت نرمافزار براش یه ارزشه. توی این تیم، دیگه نمیبینی که یکی وسط اسپرینت بیاد یه کار فوری بندازه وسط یا یه دولوپر بدون توجه به کیفیت یه کاری رو زودتر تحویل بده. چون میدونه تیم به چی اهمیت میده.
پدرام: آره، ستاره قطبیشون کیفیته، نه فقط سرعت.
مریم: حالا برگردیم به خود ارزشهای اجایل. اولین ارزش میگه: افراد و تعاملاتشون ارجحیت دارن نسبت به فرآیندها و ابزارها. چرا؟ چون تعاملات بین افراد مستقیماً روی نتیجهی کار تأثیر میذاره. شما هر چقدر ابزار خوب داشته باشی، اگه نتونی با تیمت درست ارتباط بگیری، خروجیت بهم میریزه.
پدرام: دقیقاً. من جاهایی بودم که تکنولوژی درجه یک بود، ولی ارتباطات خراب، و نتیجه؟ آشفته!
مریم: خلاصه بگم: اگه فقط تمرکز کنیم روی ابزار و چارچوبها، ولی از ارزشها غافل بمونیم، راهو اشتباهی رفتیم. و مهمتر از اون، نمیتونیم بگیم که داریم واقعاً اجایل میشیم. بهنظرم تو هیچ تیمی نمیشه از اجایل بودن حرف زد، اگه اون تیم با ارزشهاش زندگی نمیکنه.
پدرام: فوقالعاده بود. این تفاوت بین «Doing Agile» و «Being Agile» یکی از کلیدیترین موضوعاته. و حالا، تو اپیزودهای بعدی بیشتر میریم سراغ خودِ ارزشها، یکییکی بررسیشون میکنیم و تجربههامون رو به اشتراک میذاریم.
مریم: حتماً. بیصبرانه منتظرم که اون بحثا رو بازتر کنیم.