Agile Gap | اجایل گپ
اجایل گپ | Agile Gap
‫ساختار سوالات متناقض‌نما (Wicked Questions) چیست؟ با پدرام کشاورزی
0:00
-13:05

‫ساختار سوالات متناقض‌نما (Wicked Questions) چیست؟ با پدرام کشاورزی

‫با ساختار Wicked Questions از دوگانه‌گرایی در جلسات عبور کنید و تسهیل‌گری خلاقانه و سیستم‌محور را تجربه کنید
کاور اپیزود ‫ساختار سوالات متناقض‌نما (Wicked Questions) چیست؟ با پدرام کشاورزی در پادکست اجایل گپ

ساختار «سؤالات متناقض‌نما» چیست و چرا برای تسهیل‌گران مهم است؟

یکی از چالش‌های رایج در جلسات گروهی و تصمیم‌گیری‌های تیمی، گرفتار شدن در دوگانه‌های ذهنی و نگاه صفر و یکی است. گاهی افراد فکر می‌کنند برای رسیدن به نتیجه باید فقط یکی از دو گزینه‌ی موجود را انتخاب کرد. اینجاست که ساختار «Wicked Questions» یا همان «سؤالات متناقض‌نما» وارد عمل می‌شود. این ساختار، ابزاری مؤثر برای تسهیل‌گرانی است که می‌خواهند فضای گفت‌وگو را از حالت خطی و تقابلی خارج کرده و به قلمرو تفکر خلاق و سیستم‌محور وارد کنند.

به اشتراک‌گذاری اپیزود

هدف اصلی این ساختار چیست؟

هدف ساختار سؤالات متناقض‌نما این است که تیم را به چالش بکشد تا همزمان دو حقیقت ظاهراً متضاد را در نظر بگیرد.
در واقع، به‌جای آنکه پرسیده شود "کدام‌یک را انتخاب کنیم؟"، این ساختار به افراد یاد می‌دهد که بپرسند:
«چطور ممکن است که ما هم [X] باشیم و هم [Y]؟»

این نوع پرسش‌گری باعث بروز تعادل‌های خلاقانه، تشخیص پارادوکس‌های سازنده و در نهایت خلق راه‌حل‌هایی می‌شود که تا پیش از این در دید تیم وجود نداشته‌اند.

مراحل اجرای ساختار Wicked Questions برای تسهیل‌گران

اجرای این ساختار ۵ مرحله دارد که عبارتند از:

۱. آماده‌سازی ذهن شرکت‌کنندگان (۵ دقیقه)

۲. اندیشیدن فردی و تولید پرسش‌ها (۵ دقیقه)

۳. تشکیل گروه‌های کوچک و انتخاب سؤال کلیدی (۵ دقیقه)

۴. اشتراک‌گذاری و بازبینی سؤالات در جمع بزرگ (۱۰ دقیقه)

در ادامه به تشریح هر یک می‌پردازیم.

آماده‌سازی ذهن شرکت‌کنندگان (۵ دقیقه)

در آغاز جلسه، لازم است مفهوم «سؤال متناقض‌نما» به زبان ساده برای شرکت‌کنندگان توضیح داده شود. می‌توان با چند مثال شروع کرد. مثلاً:

  • چطور ممکن است که ما هم به آزادی افراد اهمیت بدهیم و هم نظم تیم را حفظ کنیم؟

  • چطور ممکن است که هم متمرکز بر هدف بمانیم و هم پذیرای فرصت‌های تازه باشیم؟

این توضیح باید همراه با دعوت به اندیشیدن باشد، نه تدریس یک مفهوم خشک.

اندیشیدن فردی و تولید پرسش‌ها (۵ دقیقه)

در این مرحله، هر فرد به‌تنهایی و بر اساس تجربه یا چالش‌های شغلی خود، تلاش می‌کند یک یا چند سؤال متناقض‌نما طراحی کند. توصیه می‌شود از قالب مشخص زیر برای نوشتن سؤال استفاده شود:

«چطور ممکن است که ما هم [گزینه‌ی اول مثبت] و هم [گزینه‌ی دوم مثبت] باشیم؟»

مثلاً:

  • چطور ممکن است که ما هم بازخورد صادقانه بدهیم و هم فضای امن گفت‌وگو را حفظ کنیم؟

تشکیل گروه‌های کوچک و انتخاب سؤال کلیدی (۵ دقیقه)

شرکت‌کنندگان در گروه‌های ۴ تا ۶ نفره دور هم جمع می‌شوند و سؤالات خود را با هم به اشتراک می‌گذارند. سپس در تعامل با هم، یک سؤال از بین سؤالات مطرح‌شده انتخاب می‌کنند که از نظر آن‌ها «پیچیده‌ترین و در عین حال ارزشمندترین» سؤال برای بررسی گروهی است.

اشتراک‌گذاری و بازبینی سؤالات در جمع بزرگ (۱۰ دقیقه)

سؤالات انتخاب‌شده از هر گروه، به جمع بزرگ‌تر ارائه می‌شود. سپس با کمک تسهیل‌گر، ساختار زبانی آن‌ها اصلاح شده و در صورت لزوم، محتوای آن دقیق‌تر می‌شود تا سؤال هم متعادل‌تر و هم الهام‌بخش‌تر گردد. در این مرحله می‌توان از مثال‌ها، قیاس‌ها یا حتی تجربه‌های عینی برای روشن‌سازی مفاهیم استفاده کرد.

ویژگی‌ها و نکات کلیدی اجرای موفق

  • بیان مثبت و متعادل: سؤال باید به‌گونه‌ای مطرح شود که هر دو وجه آن ارزشی و سازنده باشند، نه تقابلی یا منفی.

  • دوری از سرزنش: از طرح سؤال‌هایی که موجب سرزنش افراد، تیم یا سازمان می‌شوند خودداری کنید.

  • پرهیز از تحلیل صرف: اینجا هدف تحلیل داده یا جستجوی علت‌ها نیست، بلکه تمرکز بر شکوفایی بین دو قطب متضاد است.

  • تشویق به تجربه‌محوری: از شرکت‌کنندگان بخواهید سؤالاتشان را بر پایه‌ی موقعیت‌ها و چالش‌های واقعی طرح کنند.

چرا این ساختار اثرگذار است؟

  • واقع‌گرایی در عین خلاقیت: این ساختار واقعیت‌های متناقض و پیچیده‌ی محیط کار را انکار نمی‌کند، بلکه آن‌ها را فرصتی برای یادگیری می‌داند.

  • ایجاد تنش خلاق: با طرح هم‌زمان دو گرایش متضاد، یک انرژی سازنده در گروه ایجاد می‌شود که منجر به گفت‌وگوهای عمیق‌تر می‌گردد.

  • دوری از تصمیم‌گیری‌های افراطی: دیگر نیاز نیست بین دو انتخاب یکی را حذف کرد؛ بلکه می‌توان به‌دنبال تلفیق سازنده‌ی آن‌ها بود.

  • توسعه‌ی دیدگاه سیستمی: افراد یاد می‌گیرند که سیستم‌های پیچیده نیازمند نگاه چندبعدی‌اند، نه ساده‌سازی‌های سطحی.

نمونه‌های واقعی برای الهام‌بخشی

برای اینکه تسهیل‌گر بتواند اجرای این ساختار را در موقعیت‌های مختلف شبیه‌سازی کند، در ادامه چند نمونه‌ی واقعی از Wicked Questions آورده شده است:

  • در حوزه‌ی تربیت:
    چطور هم استقلال کودکان را تقویت می‌کنیم و هم حس تعلق به خانواده را حفظ می‌کنیم؟

  • در تیم‌های کاری:
    چطور هم بر بهره‌وری فردی تمرکز می‌کنیم و هم مشارکت تیمی را پرورش می‌دهیم؟

  • در مدیریت پروژه:
    چطور هم به مهلت‌های زمانی متعهد می‌مانیم و هم از کیفیت واقعی کار محافظت می‌کنیم؟

  • در رهبری سازمانی:
    چطور هم چشم‌انداز بلندمدت را در نظر داریم و هم در برابر تغییرات کوتاه‌مدت انعطاف‌پذیر هستیم؟

چگونه این ساختار را با ساختارهای دیگر ترکیب کنیم؟

برای افزایش اثربخشی، می‌توان از ساختار Wicked Questions به‌عنوان مقدمه‌ای برای سایر ساختارهای Liberating Structures استفاده کرد.
مثلاً:

  • پس از طراحی سؤال‌های متناقض‌نما، می‌توان با استفاده از ساختار 15% Solutions، راه‌حل‌های عملی و فوری برای هر سؤال را بررسی کرد.

  • یا از ساختار 1-2-4-All بهره برد تا مشارکت فراگیر در شفاف‌سازی و پاسخ‌گویی به این سؤالات اتفاق بیفتد.

جمع‌بندی پایانی برای تسهیل‌گر

ساختار «سؤالات متناقض‌نما» به تسهیل‌گر کمک می‌کند تا به جای ایجاد دو قطب ناسازگار، گفت‌وگویی را راه‌اندازی کند که میان‌دوگانگی را به بستری برای نوآوری تبدیل می‌کند.
در این نوع تسهیل‌گری، تسهیل‌گر نقش الهام‌بخش دارد نه راه‌حل‌دهنده. او به تیم کمک می‌کند با طرح سؤالات مناسب، تنش‌های پنهان را به فرصت‌های یادگیری تبدیل کنند. زیرا همان‌طور که نیلز بور گفت:
«زمانی که با پارادوکس روبه‌رو شدیم، امیدی برای پیشرفت هست.»

به اشتراک‌گذاری اپیزود

Discussion about this episode

User's avatar